بهتر است یک حقوقدان به خاطر داشته باشد یک نوشته چیزی نیست جز مطالب شفاهی که به صورت مکتوب درآمده است. نوشتن به گفتار شکلی تازه می دهد و از طرفی تبدیل گفته به نوشته، مطلب را قابل ضبط می کند. از این رو نوشته اهمیت بیش تری از گفته دارد، فایده و ارزش یک نوشته حقوقی در علو محتوی و مفاد آن و تاثیرش در برانگیختن قاضی- یا هر خواننده دیگری-برای رسیدن به نتیجه مورد نظر نویسنده می باشد.
در یک نوشته حقوقی نمی توان به وهم و خیال مجال پرواز و جولان داد. زیرا حقایق تغییر ناپذیرند. قواعد و ضوابط حقوقی و قانونی راهم، به منظور رسیدن به نتایج مطلوب خود، نمی توان دگرگون کرد. نوگرایی در شیوه نگارش از یک نویسنده مطالب حقوقی فقط وقتی پذیرفته است که این نوگرایی به روشن شدن مطلب و افاده سریع تر و بهتر مفاهیم کمک کند.
در نگارش حقوقی به معنی اخص (یعنی نوشتن دادخواست ها و لوایح) نویسنده از سویی دچار تضییقات ناشی از لزوم ضبط دقیق حقایق خارجی است و از دیگر سوناچار است ضوابط مربوط به قانون و دادگاه را در نوشته هایش رعایت کند. در عین حال این مضایق و محدودیت ها نمی تواند و نباید بهانه ای برای بد نوشتن باشد. بلکه زیبا و موثر نوشتن، علی رغم وجود این محدودیت ها است که باعث تمییز نویسنده حقوقی خوب از نگارنده عادی و متوسط مطالب حقوقی می شود.
که بسیار از ایشان خود نویسندگانی چیره دست و ماهر می پندارند. حال آنکه نگارش حقوقی هم ، هم چون سایر رشته های نوشتن فقط ((آسان به نظر می آید)) و در حقیقت چنین نیست. نویسندگان ماهر می دانند که نوشتن کاری دشوار است.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.